- ۲۹ آذر ۹۴ ، ۲۱:۲۹
کاربران و اعضای گرامی و ارجمند:
جهت دریافت شمارههای قبلی نورسیدهها اینجا را کلیک کنید.
الهی!
از غافلانیم..نه از کافرانیم...
نوشته:مایکل گورمن1
ترجمه:قنبر احمدی2
نویسنده این مقاله با نگاهی به اصول پنجگانه رانگاناتان به خـود جـرأت داده اسـت باتوجه به عصر حاضر پنج اصل جدیدی را پیشنهاد دهد و به بررسی این اصول جدید بـپردازد.این اصول جدید عبارتند از:
کتابخانهها به بشریت خدمت میکنند؛همه شکلهایی را که توسط آنها دانـش مبادله میشود مهم شـمارید؛برای گـسترش خدمات،هوشیارانه از فنآوری استفاده کنید؛از دسترسی آزادانه به دانش حمایت کنید؛به گذشته افتخار کنید و آینده را بیافرینید.
پنج اصل کتابداری رانگاناتان،پنج اصل جدید کتابداری،اصول پنجگانه کتابداری،اصول پنجگانه جدید کتابداری
ویراستار AACR2 اعتقاد دارد که اصول فراهمآوری و حمایت از دسـترسی به اطلاعات،نیاز به تحولی اساسی دارد که از سال 1990 شروع شده است.21
بیش از 60 سال پیش کتابدار بزرگ هندی اس. آر.رانگاناتان پنج اصل علوم کتابداری خود را منتشر کرد.این جملات کوتاه-بدون در نظر گرفتن شکل بیان-
امروزه نـیز در هـمان حد معتبر باقیماندهاند.پنج اصل رانگاتان عبارتند از:
-کتاب برای استفاده است؛
-کتابها برای همه هستند؛
-هر کتابی خوانندهاش
-در وقت خواننده صرفهجویی کنید؛
-کتابخانه نهادی رو به رشد است.
با نگرشی به قبل از سال 1931،انسان میتواند در این قـوانین واقـعیتهایی را ببیند که در کاربرد کتابداری امروز نیز قابلاجرا هستند،همانگونه که در کتابداری فردا نیز قابلاجرا خواهند بود.فرآیند کمک -نگارندگی یک کتاب تازه منتشرشده،و با تفکر درباره موضوعات مورداشاره،به خود جرأت دادم (1). Michel Gorman
(2).کـارشناس ارشـد علوم کتابداری و اطلاعرسانی صداوسیما
پنج قانون جدید کتابداری تدوین کنم که تفسیر دوبارهای از اصول رانگاناتان در بافت کتابخانههای امروز و کتابخانههای احتمالی آینده باشند من این قوانین را در کمال تواضع پیشنهاد میکنم که بـر دوش غـول حـرفه ما استوار است.
اخـلاق بـرجسته کتابداری خدمت به اشخاص، اجتماع و بطور کلی جامعه است.منظور من از "خدمت"کمک به اعمال شخصی و تقویت امیال زیاد نوع بشر است.فراتر از آن خـدمات کـتابداری بـه یک کیفیتی از دقت،مطابق رفتار خودزیستی و برای تفوق جـستن بـه انتظارات استفادهکنندگان کتابخانه توجه دارد.پاسخ به این سؤال"چگونه تغییرات خدمت به وجود خواهید آورد تا کتابخانه بهتری ارائه دهید؟" یـک تـحلیل اثـربخش مهم است.
انگیزش الزام روانشناختی سرویس به استفادهکنندگان دارای منشهای موفقیتآمیز ریـشهداری در کتابداری است و پاداش معنوی آن خیلی زیاد میباشد.به قول لی فینکز""3مربی کتابداری"ما باید انگیزش باشکوهی را در نوع دوستیمان برای شخصی که دارای روحـیه مـعنوی وابـسته به روانشناسی پسندیدهای است"بپذیریم.جنبه دیگر این قانون تأکیدش بر بشریت اسـت.وظیفه مـا روی جستجوهای منحصربهفرد از واقعیتها برای اهداف وسیعتر تمایلات فرهنگی است.
افـسانههای زیادی با به کارگیری فنآوری الکترونیکی از جمله"مرگ کتاب"،"جامعه بدون کاغذ"و دیگر رؤیـاها و کـابوسها بـرخاسته است. واقعیت در این نهفته است که همه اشکال ارتباط بطور کلی بر آن بوده اسـت کـه هـر رسانندهای بتواند بر فضا و زمان غلبه کند،باید بپذیریم که در آینده کتابخانه از انواع وسایل انـتقالدهنده دانـش و اطلاعات استفاده خواهد کرد و در واقع ابزارهای ارتباطی را که در ابداع تاریخی مؤثر هستند را مـطالعه خـواهد کرد.
هـر ابزار جدید ارتباطی،افزایش و تکمیل همه ابزارهای قبلی لست.به ظاهر این مرحله چارهناپذیری است،باوجود آنـکه حـقیقتا هر ابزار جدید متأثر از پیشگوییهایی است که شکلهای قبلی را از صحنه بیرون میکنند و بـدون هـیچ دلیـلی به چاپ کاغذ، تصاویر روی فیلم یا شیارهای روی دیسکها و به پیشنهادهای فنآورانه دیگری که بـر مـبنای استفاده اختیاری انجام میشود ارتباط دارد.نکته در اینجاست، اما جایگزینی چاپ کاغذی و غـیره هـنگامیکه فـنآوری جدید تأثیر کمتری بر هزینه زیاد یا وضع نامساعد دیگر داشته باشد،بهترین رویکرد برای کـتابخانههای آیـنده در ایـن اصل سودمندی آن است.
فنآوری یک تقسیمبندی غلط را که بـرای خـیلی از کتابداران اهمیت دارد،به وجود آورده است.اگر چه تقریبا این ذهنیت غلط در حال برچیدن است. چون یک شـخص نـمیتواند تغییرات و بهبود در کارها و یا یک نوآوری بیروح را انتخاب کند.
پیشرفت در کتابداری با اسـتفاده از فـنآوری و ابزار ارتباطی جدید در برنامهها و خدمات موجود (3) Lee Finks .
بطور کـامل مـوفقیتآمیز بـوده است.کتبداران گاهی اوقات پذیرش کمتری در هر ابـداع جـدیدی داشتهاند. برای استفاده آگاهانه از فنآوری پیچیده و برای حل مشکلاتی که ترجیحا در استفاده از فـنآوری جـدید بر مبنای اثربخشی-هزینه و کارآیی-هزینه سـنجیده مـیشوند،پاسخهایی را جستجو میکنند.
فـراتر از ایـنها،بر حـسب خدمات انواع ابداعهای پیشنهادشده و تجدیدنظرشده روی بـرنامهها و خـدمات به استفادهکنندگان بر حسب کارهایی در جریانی که در حال ماشینی شدن هستند،ترجیحا بـه صـورت ماشینی آنطوری که شخص میخواهد تـأثیر میگذارد.
فهرستهای پیوسته نسبت بـه کـارت و فهرستهای میکروفرم بهتر هستند.شبکه خـدمات نـمایهسازی و چکیدهنویسی نسبت به فهرستهای چاپی دارای ثبات بهتری هستند،بدون هیچ چشمداشتی کتابخانههای مـدرن بـاید امانت الکترونیکی،فراهمآوری و کنترل بر نـظامها داشـته بـاشند و باید دستیابی بـه آنـها به وسیله ابزار یـا وسـایل دیگری،برای دنیای دادههای رقمی و عواملی از انواع (عددی،کتابشناختی،تصویر و متنی)فراهم گردد.
برای روشنتر شدن قوانین مربوط بـه ارتـباطات الکترونیکی و ارتباطات غیرالکترونیکی،بهترین روش برای نگهداری و دسـتیابی بـه دادههای کـوچک، بـستههای مـجزای متنی،عددی و اطلاعات دیداری (مـانند چیزهایی که در خیلی از آثار مرجع یافت میشود)است.هریک از رسانههای دیگر، حوزهایی دارند که بهترین آن،به خـصوص نـشر کاغذی سرآمد رسانهها برای دانش ارتـباطات جـمعی بـرای خـواندن،نگهداری و حـفاظت است.
دو تا از ارزشهای توسعهیافته به وسیله"لی فینکز" بیان شده درخواست یک رکورد و مسؤلیت داشتن نسبت بـه کـتابخانه هـمچون یک مؤسسه که ارزشهای وابسته به حـکومتی و پیـشکاری است.
نـسل آیـنده خـواهند دانـست که ما فقط نگهداری و محافظت کردهایم.این یک مسؤلیت سنگینی است و یک شخص باید اهمیت همه کتابخانهها را بداند.در پی آن،ستون ما از نگهداری و محافظت،آزادی فکر،برای مواد امروزی باید ادامه داشـته باشد.با این وجود،این یادداشتها اجازه خواهند داد که پیشینههایی از گذشته ظاهر نشوند که نوعی ممیزی و سانسور هستند.
کتابخانهها،آرشیوی از دستاوردهای بشری و مجموعه دانش قرون و عصرها هستند،این قانون مهمی است که باید اول از همه هـر تـغییر فنآورانه را در نظر بگیرند.کتابخانهها،مرکزی برای آزادی اجتماعی،سیاسی و معنوی هستند یک جامعه واقعا آزاد بدون کتابخانههایی که آزادانه برای همه در دسترس باشند،مجموعهای ضدونقیض است.یک جامعه با کتابخانه سانسورشده،جامعهای است که به درد حـکومت سـتمگر میخورد به همین دلیل کتابخانهها باید پیشینههای تمامی جوامع و اجتماع را نگهداری کنند و این پیشینهها را برای همه نسلهای بعدی قابلدسترس سازند.
مـا در عصری زندگی میکنیم که مـقدار کـمی از آن شناخته شده است و برای آگاهی رساندن به اعمال
زمان حاضر به کار نمیرود.هر شخص میتواند تأثیرات بد آن را روی جامعه،سیاستها و زندگی روزانه که نادیده پنداشتهاند،ببیند.باتوجه به اظهارات مـشهور"جرج سـانتیاناس"،"کسانیکه از گذشته درس نمیگیرند محکوم بـه تـکرار آن هستند"،هیچ کس نباید به چیزهای قدیمی بپیوندند فقط به خاطر اینکه آنها قدیمی هستند و هیچ شخصی نباید به چیزهای گذشته به خاطر اینکه آنها قدیمی هستند، بیتوجه باشد.
کتابخانههای آینده نـه فـقط باید بهترین حافظ گذشته باشند،همچنین یک حسی از تاریخ کتابخانهها و ارتباطات بشری باید باشند.بدون اینها،کتابخانه واکنش کامل از چیزی خواهد شد که از آن به بعد گاهی اوقات مفید بوده و گاهی اوقات مفید نـیستند، امـا هرگز مـرکزی برای جوامع بشری نخواهند شد.
به خاطر ارزش تاریخی و ارزشهای بادوام دانش و استمرار رسالت ما،کتابخانه هرگز نابود نـخواهد شد.درپی این بیان،زمان آینده در زمان گذشته ادامه خواهد داشت تا آنـجایی کـه بـاید برای مبارزه با نوآوری،موردپسند باشد،اما کتابخانه به یک ترکیب معقولی از گذشته و آینده و با هوشیاری،به روش بدون احساس و عـاطفه نـیاز دارد.
1.Gormak,Mickel."Five new laws of . librarianship".American libraries September 1995
پایان مقاله
زری و یوسف در میهمانی عقدکنان دختر حاکم شرکت میکنند. از ورای چند و چون عروسی خواننده با فضای اجتماعی سالهای ۱۳۲۰ آشنا میشود. سالهایی که انگلیس در فارس نیرو پیاده کرده و جنگ ناخواسته با خود گرسنگی و بیماری آوردهاست. حاکم دست نشانده با فروش آذوقهٔ مردم به ارتش بیگانه به قحطی دامن میزند. یوسف، خان روشنفکر و متکی به ارزشهای بومی، حاضر به فروش آذوقهٔ مردم به ارتش بیگانه نیست و میخواهد از مردم پشتیبانی کند. اما زری، همچون همه زنان سووشون، حتی چهرههای منفی چون عزتالدوله، که هریک به نوعی وجوه گوناگون ستمدیدگی، بیپناهی، ناکامی، فداکاری و تحمل زن ایرانی را به نمایش میگذارند، مسالمتجویانه، میکوشد او را آرام کند.
دو خان قشقایی، ملک رستم و ملک سهراب خانها که از سوی اشغالگران اغوا شدهاند، برای خرید آذوقه نزد یوسف میآیند تا با فروش آن به انگلیسیها اسلحه بخرند و با ارتش ایران بجنگند. اما یوسف قبول نمیکند.
از خانه حاکم میآیند تا اسب خسرو، پسر یوسف، را برای دختر حاکم ببرند. عمه خانم، خواهر یوسف، و زری برای پس گرفتن اسب از عزتالدوله کمک میخواهند. رفتن زری به شهر نمایی از چهره شهر درگیر تیفوس، ناامنی و فحشا را در ذهن خواننده به تصویر میکشد. گشتی در دیوانه خانه و زندان ما را با فجایعی که زندگی مردم را سیاه کرده از نزدیک آشنا میکند. زری با سرزنش یوسف درس ایستادگی میگیرد و بزودی با خواسته عزتالدوله مخالفت میکند.
عاقبت روزی جسد یوسف را میآورند: اشغالگران این نماد مقاومت را از پای درآوردهاند. مرگ یوسف وجود زری را از تردیدها میپیراید و دید او را نسبت به زندگی دگرگون میکند. «میخواستم بچههایم را با محبت و در محیط آرام بزرگ کنم. اما حالا با کینه بزرگ میکنم.» وقتی دکتر عبداللهخان، پیرمرد آگاه، در گفتگویی به زری میگوید: «بدن آدمیزاد شکنندهاست، اما هیچ نیرویی در این دنیا، به قدرت نیروی روحی او نمیرسد، به شرطی که اراده و وقوف داشته باشد»، دگرگونی او کامل میشود. «نه یک ستاره، هزار ستاره در ذهنش روشن شد. دیگر میدانست که از هیچکس و هیچچیز در این دنیا نخواهد ترسید.» سفر درونی زری، در برخوردهای او با جامعه، به آگاهی میانجامد. او که میکوشید در حاشیه رنجهای مردم بماند، به میان ماجراها کشانده میشود.
بوی عشق و دشتهای زیبای فارس، رمان سیمین دانشور را عطرآگین میکند. زری زنی ایلاتی را به یاد میآورد که برایش از مراسم سووشون (سوگ سیاوش) گفته بود. گویی یوسف، سیاوشی است تنها در محاصره انبوه دشمنان. آخرین فصل رمان، توصیفی قوی از تشییع جنازه یوسف و یکی از مؤثرترین وصفهای حرکت مردم در ادبیات معاصر ایران است. تشییع جنازه به تظاهرات ضداستعماری مردم و درگیری آنان با نیروهای امنیتی مبدل میشود. جنازه یوسف را شبانه به خاک میسپارند و مک ماهون در تسلیتی امیدبخش به زری مینویسد: «گریه نکن خواهرم، در خانهات درختی خواهد رویید و درختهایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت. و باد پیغام هردرختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درختها از باد خواهند پرسید: در راه که میآمدی سحر را ندیدی؟»
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پایگاه خبری نسیم خنداب، صبح امروز به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی اولین نشست کتابخوانی دانش آموزی در کتابخانه معراج خنداب برگزار شد.
و نترسیم از مرگ...
مرگ پایان کبوتر نیست،
مرگ وارونه یک زنجره نیست،
مرگ در ذهن اقاقی جاریست..
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد.